وحشی بافقی
باز وقت است که از آمدن باد بهار
بشکفد غنچه و گل خیمه زند در گلزار
آید از مهد زمین طفل نباتی بیرون
دایه ابر دهد پرورش او به کنار
دفتر شکوه گل مرغ چمن بگشاید
عید با وحشی بافقی
سال نو و اول بهــــــــار است
پای گــــل و لاله در نگار است
والای شقایق اســــت دررنگ
پیراهن غنچـــــه نیم کار است
آن شعلـــــه که لاله نام دارد
ادامه مطلب ...