تابوی سنت بشکافیم و طرح تجدد براندازیم

 

 تابوی سنت بشکافیم و طرح تجدد براندازیم

صدیق حسین زاده

بلوچستان منطقه ای است وسیع با جمعیتی محدود که اتفاقات عجیب و غریب در آن زیاد می افتد ، اتفاقاتی که اگر درست مورد ارزیابی قرار گیرند ریشه آن را در باورها و سنت هایی می بینیم که قرن ها بر این مردم تاخته اند ، مردمی که همیشه زمان ، این سنت را دوست و عزیز می پنداشته اند و هیچگاه از این موجود دوست داشتنی پرسشی نداشته اند ، روبرویش قرار نگرفته و از سود و زیانش سوال نکرده اند.

خواب گاندو

خواب گاندو

عبدالواحد
برهانی

بچه ها را از اتاق بیرون کردم ودر را بستم ، تا در خلوت بنشینم و چیزی بنویسم. البته این بار ، نه در بارهء وحوش؛ بلکه با اجازهء وحوش ، درباره ی خود مان : آدم ها.
داخل اتاق گرم شد ؛ و عرق کردم. و ناچار در را باز کردم، تا هوا آزاد باشد؛ که دختر کوچکم دوید تو؛ و به سرعت به طرف تلویزیون رفت. داد زدم : « بابا ترا به خدا ، بگذارید ساعتی سرم خلوت... ..آها..!..بگذار باشد...بگذار باشد...بله ...خودم بودم که خوشحال شدم از روشن شدن تلویزیون.صفحه ی تلویزیون پر شده بود از حرکت یک سوسمار بزرگ. و من هم که عاشق « راز بقا » و« حرکت » ام! یک لحظه در سایه روشن حس و نگاه ، دخترک معصومم را دیدم که بـُق کرده به حالت قهر ، از اتاق خارج شد. و سوسمار، با آن غرور زیبایش، پشت به من، روی ماسه های نرم می چمید.