آه که چه زود دیر میشود!!
آه که چه زود دیر میشود ... لحظهها میآیند و به سرعت میگذرند. شبها و روزها به رقابت هم برخاستهاند و چه به سرعت میآیند و میروند و عمر نیز در این گیر و دار همگام با زمان میرود و چه ناباورانه هم میرود. چشم به هم زدنی عمر که رفت ، بماند که خاطرهها نیزرفتهاند!! ناباورم و ناباور ماندهام که این چه سری است و چه داستانی! عمر و زندگی در تمامشدنشان با هم توافق دارند و با هم همعهدند که با هم تمام کنند و بروند و چه با عجله هم میروند. جالب است که آدمی هرگز نمیداند و یا نمیخواهد بداند که امروزش از دیروز آمده و فردایش نیز از امروز متولد خواهد شد و دیگر امروز و دیروزی نخواهد داشت. باور نمیکند که لحظات رفته، رفتهاند و آینده نیز به محض آمدن میرود!
ادامه مطلب ...
دوستان عزیزی که فقط یاد گرفته اند خرده
بگیرند و اقدام خیر دیگران را زیر سوال ببرند در همین پیشین که فقر مغز استخوانهای خیلی از فقرا را می سوزاند هستند ثروتمندانی که حساب ثروتشان از دستشان در رفته ولی به خود تکانی نمی دهند که به همسایه ها و اقوام مستمند خود کمک کنند.
کسانی که خدا و انسانیت در زندگی شان رنگ باخته آیا شهرداری باید به زور یقه ی این مرفهین بی درد را بگیرد که برای دبستان آل طه کمک کنید ؟!!!یا این وظیفه آموزش و پرورش
و نوسازی مدارس است که دست به جیب شوند !!