شرح تحقیقات "لانگ ورث دیمز" در ادبیات بلوچ
پژوهنده؛ ابراهیم حسین بر
لانگ ورث دیمز - M. Langworth Dames- مولف کتاب شعر عامۀ بلوچ، یکی از اعضای انگلیسی اداره خدمات کشوری هندوستان، به هنگامیکه بلوچستان جزو خاک هند بود، در طول اقامت خود در این کشور به بررسی و تحقیق اقوام بلوچ پرداخت و نتایج تحقیقات و تتبعات خود را دربارۀ بلوچ و طوایف، زبان و ادبیات این مردم، در کتاب ها و مقالاتی چند فراهم و به زبان انگلیسی منتشر کرد.
دیمز نخستین اثر خود را در این زمینه زیر عنوان نژاد بلوچ در سال 1904 میلادی، جزو سلسله انتشارات انجمن پادشاهی آسیایی چاپ و منتشر کرد. در این کتاب قبایل "کلانها" و خانواده های بلوچ مسکون در بلوچستان، شرح و توصیف و چگونگی شکل زندگی و برخی رفتار و آداب آنها را توضیح داده است.
دیمز کتاب دیگری نیز به توصیه و تشویق حاکم وقت پنجاب برای آموزش زبان بلوچی به محصلان، تحت عنوان آموزش زبان بلوچی در سال 1913 تالیف و در لاهور منتشر کرد. در این کتاب قواعد و دستور دو گویش لغاری -Leghari- گویش قبایل بلوچ شمالی و مزاری -Mazari- گویش قبایل بلوچ جنوبی، که هر دو گویش هایی از زبان واحد و متفاوت با زبان بلوچی قبایل مکران است، شرح و توضیح داده شده است.
کتاب شعر عامۀ بلوچ در واقع برجسته ترین کار تحقیقی دیمز است که پس از سالها کار مستمر در گردآوری تصانیف و اشعار عامۀ ساری در میان گروه های قومی مختلف بلوچ، و آوانویسی دقیق متن اصلی اشعار و ترجمۀ آنها به زبان انگلیسی، در زمینۀ فرهنگ عامۀ بلوچ عرضه کرده است. دیمز این مجموعه را به کمک مادی و معنوی انجمن فلکلر و انجمن پادشاهی آسیایی در یکهزار نسخه؛ هفتصد نسخه آن را به کمک انجمن فلکلر و سیصد نسخۀ دیگر را با نام انجمن پادشاهی آسیایی، در سال 1907 در لندن توسط بنگاه انتشاراتی دیوید نات چاپ کرد.
دیمز در مقدمه کتاب درباره منابع و مبادی، خصوصیات شعر بلوچ، طبقه بندی اشعار، قالب های نظم، شیوه های سرایش اشعار، دیرینگی اشعار قهرمانی و شیوۀ ترجمه به تفصیل بحث و گفتگو می کند.
الف- منابع و مبادی؛ دیمز می نویسد که اشعار بلوچ تا قبل از سال 1840 ناشناخته بود. "لیچ" نخستین کسی بود که در این سال نمونه هایی از شعر بلوچ را در نوشته ای زیر عنوان "طرحی از زبان بلوچی" در مجلۀ انجمن آسیایی بنگال معرفی کرد. "ر. برتن" سالها پس از مرگ لیچ، ترجمه انگلیسی سه تصنیف بلوچی را که یکی از آنها عیناً از مقاله لیچ نقل شده بود، بدون صورت بلوچی آنها در کتاب "بازدیدی از سند" بسال 1877 آورده است.
دیمز، خود در واقع نخستین محقق آگاه و بصیری بود که پس از لیچ در سال 1875 با شور و علاقه به بررسی و جمع آوری اشعار و تصنیف های بلوچ پرداخت و نمونه هایی از اشعار گردآوری شده را برای اولین بار در سال 1881 در مقاله ای بنام "طرحی از زبان بلوچی شمال" در همان مجلۀ انجمن آسیاسی بنگال" چاپ کرد.
پس از اینکه دیمز بلوچستان را ترک کرد، "ت. م. مایر" کار بررسی و گردآوری اشعار بلوچی را دنبال کرد و جمع آورده های خود را در سال های 1900 و 1901 منتشر کرد.
دیمز در فراهم آوردن این مجموعه از این منابع یعنی آثار و مقالات لیچ و مایر و کتاب "بلوچی نامه" نوشتۀ هیتورام، که در سال 1881 به زبان اردو در لاهور چاپ شده بود، استفاده کرده است.
کلیه اشعار و تصانیف مجموعه شعر عامۀ بلوچ به گونه های زبان بلوچی شمالی متعلق است و مولف کتاب، بنا به اظهارات خود، فرصت و توفیق جمع آوری و بررسی نمونه هایی از اشعار زبان بلوچی مکرانی را که میان قبایل و طوایف مکران و بلوچستان ایران رواج دارد، نیافته است.
ب- خصوصیات شعر بلوچ؛ اشعار مندرج در این کتاب، مجموعه ای است از نظم های شفاهی رایج در میان قبایل بلوچ که در منطقه وسیعی که گسترۀ آن از "معبر بولان" و "دشت کیچ" در قسمت های جنوبی کوههای سلیمان تا دشت های کنارۀ ساحل رود سند، در پنجاب جنوبی و سند شمالی است، سکونت دارند.
بلوچ های مسکون در این منطقه به قبایل و طوایف متعدد و فراوانی تقسیم می شوند که شرح مبسوطی درباره آنها در تک نگاری نژاد بلوچ نوشتۀ دیمز آمده است. به این قبایل و طوایف بلوچ، خانواده های بسیاری از اقوام دیگر، یا بقول دیمز از نژاد دیگر پیوسته اند، که در محل به "دوم - Dom" که همان کولی است معروف اند.
دومها یا کولی ها بنا به سنت آباء و اجدادی خود، با رامشگری و خنیاگری زندگی می کنند و همین ها حافظان فرهنگ شاعرانۀ کهن بلوچی می باشند. کولی ها عموما به گویش سندی یا پنجابی در میان افراد گروه خود صحبت می کنند، و لیکن به علت متفرق بودن در منطقۀ وسیع بلوچستان و همزیستی و معاشرت با گروه های زبانی مختلف بلوچ، با زبان های فارسی یا پشتو، بلوچی یا براهویی آشنایی دارند.
دیمز در زمینه ادبیات و شعر بلوچ می نویسد که در فرهنگ بلوچ، ادبیات به معنا و مفهوم رایج در سایر مناطق جهان نمود پیدا نکرده است، ولیکن تاثیرات ادبی گاهی در یکی دو شعر غنایی تجلی یافته است. اشعار بلوچ منشا و قالبی عامیانه دارند، چنانکه قالب های شعر فارسی، حتی قالب های شعر عامیانۀ آن که در افغانستان و میان مسلمانان هندوستان معیار و ملاک کلی بوده است، در اشعار بلوچی یافت نمی شوند، در شعر بلوچ، غزل و و آرایش های تصنعی و فضل فروشی در علم بدیع و عروض وجود ندارد. شعر بلوچ در صورت و معنا ساده، در تعبیر و توصیف روشن و صاف و در تجسم تصاویر زنده از زندگی و طبیعت، متعالی است. تصاویر در شعر بلوچ بی نیاز به توضیح و شرح، در برابر دیدگان ترسیم می شوند.
در سرزمین تفتیده و سوزان، دریا و چشمه و کوهستان های آراسته، شاعران به عواملی که چهرۀ طبیعت را دگرگون می سازد، دل می بندند و به توصیف می پردازند، صاعقه های درخشانی که گهگاه به کوهستان می زنند و بارانی که در پی آن می بارد و چهرۀ ییلاقات و دهات را به ناگهان تغییر می دهد، فضای سنگین آکنده از غبار و تیرگی که به هوایی آزاد و پاک و شفاف قابل تنفس تبدیل می شود، دامنه های قهوه ای کوه که به چند روز سبزپوش می شوند، جویبارهای خشکی که به نهرهایی روان بدل می شوند، آبشارهایی که از ارتفاعات فرو می ریزند، گودال هایی که به حوضچه هایی از آب زلال تبدیل می گردند، شبانانی که مسلح با شمشیر و سپر و تفنگ، فتیله ای در پیشاپیش گله ها، آوازخوانان از دشت و صحرای تفته و گرم بسوی چراگاه های مرتفع راه می سپارند، و زنانی که دسته دسته در کوه و تپه، آزاد از بند و آزار مردان پراکنده اند، همه از توصیف هایی است که در اشعار بلوچ می آید.
در اشعار، صحنه های جنگ و غارت عمومیت دارد و توصیف زنده و زیبایی از آنها شده است. خصوصیات بازیکنان و شخصیت ها بخوبی در اعمال و گفتارشان تظاهر می کنند و وصف می شوند.
نام سرایندگان، طبق سنت ذکر نام سراینده و وصف او در شعر، در بیشتر موارد به مثابه مطلع و آغازی در اشعار بلوچ یاد می شود. این مطلع یک پارۀ ترکیبی از شعر بشمار می رود و هرگز یک خواننده (لوری) در موقع خواندن شعر آن را حذف نمی کند. لیکن با وجود همه اهمیتی که ذکر نام سراینده دارد، بعضی اشعار این مجموعه که از خوانندگان غیر حرفه ای شنیده و گردآوری شده، فاقد نام سراینده اند. شعر بلوچ در این مورد با شعر عامه در ادبیات شفاهی فرهنگ های دیگر تفاوت دارد. در شعر عامه، سرایندگان تصنیف ها و ترانه ها عموما شاخص نیستند و شخصیت آنان در شعر چندان اهمیت ندارد. ازین رو تصنیف واقعی در شعر عامه تصنیفی است که غیرخصوصی و غیرشخصی باشد. شعر بلوچ در خصوصیت زیر با اشعار ملت های دیگر تا حدی مشابه است. این شباهت در سبک و شیوه ای است که در یک دسته از تصانیف یا ترانه ها وجود دارد که طبق آن عناوین، اوصاف و عباراتی، بارها تکرار می شوند و گونه ای عبارت پردازی و زبان قراردادی در آن مراعات می شود.
شخصیت مصنف در تصانیف بلوچ بسیار اهمیت دارد. شخصیت ها و بازیگران برخی اشعار، خود مصنفان اشعار می باشند که معمولا به زبان متکلم وحده صحبت می کنند. برخی از تصنیف های حماسی نیز واجد چنین خصوصیاتی می باشند. اشعار رزمی آکنده از طعن و طنز است و این طعن و طنز معمولا از زبان رهبران برجستۀ بلوچ است که عموما نامشان در اشعار ذکر می شود.
دیمز اصطلاح "تصنیف" را به معنای دقیق کلمه که لزوما بر بیان داستانی دلالت دارد، برای معرفی اینگونه اشعار نارسا و نادرست می داند و لیکن می گوید این اشعار به لحاظ شباهت در قالب و زبان با تصنیف ها به یک مقوله و گروه از اشعار مربوط می شوند و تعیین خط مرزی میان اشعاری که تصنیف خوانده می شود و اشعاری که تصنیف خوانده نمی شود، ممکن نیست. این اشعار بخش مهمی از اشعار قهرمانی یا حماسی را تشکیل می دهند و دیمز ترجیح می دهد که کلمۀ تصنیف را در مفهوم گسترده ای که هر دو نوع شعر را دربر میگیرد بکار ببرد.
منابع؛ تحقیقات میدانی در مجلات آذر و اسفند 1359 شمسی