تفکرات نازیستی

 

 تفکرات نازیستی

 حواناروئی

گاهی با خود می اندیشم نکند هیتلر رگ و ریشه ای بلوچی داشته یا ما بلوچ ها رگ و ریشه ی آلمانی
داریم چون تفکرات نژادپرستانه و نازیسمی و خود برتربینی داشتن او با بلوچ ها سنار شاهی توفیری نمی کند.
شاید اگرحکومت به دست بلوچ ها می افتاد احتمال اینکه غیرقوم و غیرهم مذهب را ار دم سلاخی کنند کم نبود.

ما بلوچ ها مرده پرستیم ؛ همیشه به مردگان خود افتخار می کنیم ، افتخارمان در این است که نوه ی فلان
خان هستیم یا پدربزرگ پدربزرگ پدربزرگ مان حاکم فلان قسمت بوده است ، خوب که بوده باشد.
حاکمی اش الان چه گلی بر سر ما می زند یا ماچه گلی بر سر خود زده ایم ؟ همان قدر که پدربزرگانمان
خان و حاکم بوده اند ظالم نیز بوده اند . آن زمان ها فرهنگ صلح و گفتمان و بحث دهکده ی جهانی وجود نداشته ؛ خون در مقابل خون ، کشتار در مقابل گسترش دادن سیطره ی فرمانروایی.
همین گونه که ما الان اجدادمان را به قضاوت می نشینیم آیندگان مان نیز ما را قضاوت خواهند کرد.
شاید ما نباید بر نیاکانمان خرده بگیریم زیرا آن زمان در بیشتر جاها تفکر خان و رعیتی حاکم بوده است ، احتمالا آنان راه دیگری جهت جایگزینی آن پروسه سراغ نداشته اند . مزه ی قدرت و حاکمیت اگر زیر
دندان کسی بنشیند سخت است به او بگوییم مزه ی دهانت را تغییر بده چون جو اطرافت تغییر کرده
و دوره ی حکمرانی ات سر آمده مسلمأ سرکشی و تمردهایی ازجانب این شخص بروز خواهد کرد ،
دچار تضاد می شود پس دادن قدرت به زعم خودش یعنی تنزل یافتن در حد زیردستش که برایش
از مرگ سخت تر می باشد این است مثال هایی از ما بلوچ ها ، از همین روست که هنوز تفکرات
عشیره ای و طایفه ای و خان گرایی در بین بلوچ ها پر رنگ است.
بیشتر بلوچ ها گله از عدم توازن توجه بین شمال و جنوب استان دارند اگر منطقی فکر کنیم زابلی ها
موجوداتی سختکوش و به ظاهر قانع هستند اگر به آنها بگویید بروید داخل جهنم زندگی کنید برایتان
سودمند است ، دریغ نمی ورزند اما خصلت بدی نیز دارند آنها سخت چاپلوس هستند . در هرصورت
توانسته اند موقعیت خود را در استان و کشور تثبیت کنند . در مقابل خوشبختانه ژن چاپلوسی در اکثر
بلوچ ها کمرنگ است ولی بلوچ غرور کاذبی دارد که باعث می شود دست به هر کاری نزند و برای هر
کاری نیز تلاش نکند . سرش می رود قولش نمی رود به طوری که گاهی دیگران از این صداقت وی
سوء استفاده می کنند به اصطلاح عامیانه او را " تلکه " می کنند و پشت سرش در دل ریز ریز
به سادگی این بلوچ ساده لوح می خندند.
شاید در گذشته این گونه رفتار کردن تا حدودی کار ما را به راه می انداخت . تاریخ گذشته است و
اجدادمان در گورها خفته اند . حال را دریابیم ، اکنون نسل بلوچ نیاز به روشنفکر و متفکر و شخص
عملگرا دارد .
تعصب های کور و دست و پا گیر و غرور کاذب را بگذاریم کنار ، منتظر نباشیم که حکومت لقمه را آماده
کند و در دهان ما بگذارد ما هم با منت های وافر این لقمه را جویده و فرو داده ، مثل است که کس
نخارد پشت من جز ناخن انگشت من ، به جای اینکه انگشتانمان را در چشم های یکدیگر فرو کنیم و همدیگر
را کور کنیم . دستانمان را در دست هم دهیم تا متحد بتوانیم رو به جلو گام برداریم و بلوچستانمان را
آباد سازیم .