پهره..وبلاگ فرهنگی هنری وادبی بلوچستان

,, روزنامه پهره,, پهره روتاک,,

پهره..وبلاگ فرهنگی هنری وادبی بلوچستان

,, روزنامه پهره,, پهره روتاک,,

فقدان تفکر سیاسی در جامعه بلوچستان

 

 فقدان تفکر سیاسی در جامعه بلوچستان

عبدالوهاب ایران نژاد

پس از انقلاب در جامعه بلوچستان بیش از دو کانال برای سیاست ورزی وجود نداشته یکی روحانیون هم صنف و هم لباس با حاکمان سیاسی ودیگری کانال نمایندگان مجلس شوری اسلامی که انتخاب این یکی هم با نفوذ و همراهی روحانیت جامعه بلوچ ارتباط مستقیم داشته است تریبون اولی معذوریت ها و محدودیت های خاص خود را داشته است ولی با این وجود از دریچه دوم سیاست در بلوچستان در معرفی هویت سیاسی وطرح بعضی از مطالبات قومی موفقتر عمل نموده است

نمایندگان مجلس بلوچستان چه اکثریتی که بر حسب شانس و تصادف به مجلس را یافته اند و چه آنهایی که از اندک تجربه و بینش سیاسی برخوردار بوده اند درطرح مطالبات این قوم عجز وناتوانی نشان داده اند متاسفانه در هر دوره ای نمایندگانی از این قماش بیش از دور های گذشته به مجلس راه پیدا می کنند که هیچ تفکر سیاسی را در جامعه نمایندگی نمی کنند برای اثبات ای ادعا کافی است ازتمامی نمایندگان دوره های پیشین تا این دوره پرسیده شودبه کدام تفکر سیاسی تعلق دارید جواب مثبتی نمی شنوید وهرچه سلب و انکار هست ردیف می کنند تا ثابت نمایند که با هیچ نوع تفکر سیاسی خویشاوندی و قرابت ندارند جالب است جرات و جسارت نزدیکی به جناح های پذیرفته شده در نظام را هم ندارند حال این نماینده حامل مطالبات کدام قشر و طبقه از جامعه می باشد جالبتر آنکه این نمایندگان در طول دوران تبلیغات انتخابات هیچ نوع خواسته و مطالبه جدی را تبلیغ نمی کنند وپس از پایان دوره نیز عملکرد خاصی را به جامه ارایه نمی کنند وهیچگاه خودرا به جامعه وشهروندان پاسخگو نمی بیینند.

در ابتدای دهه هفتاد تحصیکردگان دانشگاهی به عنوان گروهی آگاهتروآشنای به مسایل سیاسی پا به عرصه سیاسی نهاد ودر انتخابات شوراهای اول تا سوم وانتخابات مجلس هشتم در برخی از حوزه های انتخاباتی موفقیت هایی کسب نمود اما این گروه نیز پس از مدتی همانند دو گروه پیشین نا کارآمدی خودرا حداقل در طرح مطالبات شهروندان نشان داد البته برخی از نوکیسگان این گروه در محافظه کاری وحفظ پست و مقام و موقیعت به کسوت شخصیت های سنتی گذشته درآمدند وبرای پیوستن به دو گروه اول تمام اصول یک تفکر سیاسی را زیر پا گذاشتند ونشان دادند علی رغم شعارها وژست فکرسیاسی هیچ تفاوتی با دو تفکر پیشین ندارند واتفاقا در این دوره برای راهیابی و دست آوردن سهمی از تریبون و امتیازات پارلمان چه دستهای که نمی بوسندوچه خطوط قرمز و اصول یک تفکررا که زیر پا نمی گذارند سید ظهور شاه هاشمی ادیب ومتفکر زبان بلوچی در مجموعه غزل های پاره شده گفته ای دارد که مصداق سیاسیون از نوع آخر می باشد:

"درتریبونها شعار می دهد و سخنرانی های آتشین می کند آخرالامر مشخص می شود که پایش با ریسمانی به یکی از پایه های تخت واجه محکم گره خورده است."

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد