سولماز فروتن-مجله موفقیت شماره227
درسهای زندگی
گاهی اوقات فکر کردن به زندگی و جداسازی چیزهایی که از آن آموختهاید، به اندازه جرات کردن و قدم در یک راه پرخطر گذاشتن اهمیت دارد.
زندگی چه درسی به شما داده است؟
اگر میتوانستید در زمان سفر کرده و به کودکی خود بروید و درسهایی درباره زندگی بیاموزید چه حرفهایی را به زبان میآوردید؟
در ادامه با درسهای زندگی آشنا خواهید شد:
وقت خود را بیشتر با کسانی بگذرانید که شما را میخندانند. با آدمهایی که برای تاثیر گذاشتن بر آنها باید خودتان را تحت فشار قرار دهید کمتر معاشرت کنید.
هرگز به کسی نگویید رویاهای او غیرقابل دسترس و غیرممکن است. اگر او به شما ثابت کند که اشتباه کردهاید، مانند یک فرد نادان جلوه خواهید کرد.
مهم نیست چند بار مرتکب اشتباه میشوید یا تا چه اندازه کند حرکت میکنید، با همین حال هم شما از کسانی که اصلا تلاش نمیکنند جلوتر هستید.
اگر شادی را در کسب مادیات (ماشین آخرین مدل، جواهرات گرانبها، لباسهای مارکدار) جستوجو کنید، درست مانند این است که روی دستگاه تردمیل یا یک تسمه متحرک در جا حرکت کنید. قطعا به جایی نمیرسید.
به لطیفههای بیمزه هم بخندید. از دیگران عذرخواهی کنید. به آنها بگویید چقدر برای شما ارزش و اهمیت دارند. همین لحظات کوچک هستند که زندگی را باشکوه میسازند.
در سن 79 سالگی بیشتر از کارهایی که انجام دادهاید، حسرت کارهایی را خواهید خورد که اصلا انجام ندادهاید.
زندگی زمانی لذتبخش است که دست از تظاهر به خونسردی و آرامش بردارید و تمرکز کنید که فقط خودتان هستید.
ما اغلب بر اساس اطلاعات ناقصی که داریم درباره دیگران قضاوت میکنیم. به جای قضاوت کردن درباره شخصیت دیگران یا کارهایی که در زندگی انجام دادهاند، کشف کنید که علت چه بوده و چه شده که آنها به چنین جایی رسیدهاند.
اگر میخواهید احساس یک آدم ثروتمند را تجربه کنید، نعمتهایی را که دارید و نمیتوانید آنها را با پول بخرید بشمارید.
هر چقدر عمیقتر خود را بشناسید، راحتتر میتوانید دیگران را درک کنید.
لازم نیست تعداد مشخصی دوست دور و بر خودتان داشته باشید، فقط دوستانی داشته باشید که از دوستی آنها مطمئناید.
کسانی که قرار است در زندگی کنار یکدیگر باشند راه رسیدن به هم را پیدا میکنند. شاید به بیراهه بروند اما هرگز یکدیگر را گم نمیکنند.
هر چه بزرگتر میشوید و بیشتر میآموزید، تازه میفهمید که چقدر کم میدانید. در سن 72 سالگی زندگی هنوز هم درسهای تازهای دارد که به شما بدهد.
شما میتوانید چیزی را که در رسیدن به آن ناتوان بودهاید دنبال کنید. کافی است فقط آن را به اندازه کافی بخواهید.
شکایت کردن از زندگی درست مانند این است که خود را به خاطر سیلی زدن به خودتان تنبیه کنید. این کار شما مشکلی را حل نمیکند، فقط بیشتر آسیب میبینید.
از تغییرات با آغوش باز استقبال کنید. تغییر اگرچه گاهی چندان راحت نیست اما موجب رشد و انعطاف شما میشود. تجربه هر چیز جدیدی در وهله اول شما را میترساند اما این احساسات از بین میروند و شما میمانید با شجاعت و چیزهای بزرگتری که در زندگی به دست آوردهاید.
وقتی فرصت و موقعیتی پیش میآید، هیچکس صددرصد آمادگی رویارویی با آن را ندارد. چون بیشتر موقعیتهای زندگی موجب رشد عاطفی و ادراکی ما میشوند. این موقعیتها ما را وادار میسازند که انعطاف پیدا کنیم و از منطقه امن خود خارج شویم و این در وهله اول کار چندان راحتی نیست. زمانی هم که ما با چیزی احساس راحتی نکنیم، برای رویارویی با آن آماده نیستیم.
حمایت، راهنمایی و کمک کردن به دیگران یکی از بزرگترین پاداشهای زندگی است. برای دریافت این پاداش باید بخشنده باشید.
در حالی که تمرکز اصلی خود را روی هدف نهاییتان گذاشتهاید، بادبانهای زندگیتان را با بادهای غیرقابل پیشبینی هماهنگ کنید و تا رسیدن به مقصد به حرکت ادامه دهید.
وقتی برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود تلاش میکنید میتوانید روی یاس و ناامیدیهای احتمالی که ممکن است در این مسیر پیش بیایند حساب کنید. ناامید نشوید، راه رسیدن به آرزوها هرگز یک مسیر هموار نبوده است. به این مشکلات همانند یک چالش فکر کنید که زندگی سر راه سفرتان قرار داده است. آنها لازم هستند و به رشد شما کمک میکنند.
کمتر از درآمدتان خرج کنید، آنقدر با دست خالی پیش بروید تا پولی به دست آورید.
آزادی بزرگترین موهبت شماست و خودکفایی بزرگترین آزادی است.
حتی زمانی که احساس میکنید چیزی ندارید، یک نفر در جایی دیگر هست که از شما کمتر دارد. او را پیدا کرده و کمکش کنید. علتش را خودتان خواهید فهمید.
زندگی مشترک متحول میشود و تغییر میکند. احساساتی که نسبت به همسرتان در اوایل ازدواج داشتهاید به مرور زمان بارها و بارها دستخوش تغییر و دگرگونی خواهد شد. خود شما نیز در همان جهت تغییر کرده یا حداقل از تغییرات همسرتان استقبال میکنید و آنها را میپذیرید. این کار نیازمند تلاش و گاهی حتی مشاوره است. روی این تغییرات سرپوش نگذارید وگرنه روزی میرسد که همسرتان برای شما غریبه میشود.
منفیبافی مولد منفیبافیهای بعدی است. وقتی فقط روی کمبودها تمرکز کنید، قطعا همان سرتان خواهد آمد. دیگر به دنبال نقاط مثبت زندگی نمیروید و هر وقت هم که اتفاق مثبتی بیفتد، دنبال جنبههای منفی آن میگردید.
برای داشتن چیزی که هرگز نداشتهاید، باید کاری را انجام دهید که هرگز انجام ندادهاید.
آنچه که میگویید زیاد اهمیت ندارد، مهم احساسی است که به دیگران میدهید.
داشتن یک ذهن باز کلید کسب دانش و آگاهی بیشتر است. اگر میخواهید بیشتر درباره جهان بدانید، باید ذهن خود را باز نگه دارید. باید به چیزها و آدمهای اطراف خود فرصت بدهید.
اگر طالب عشق هستید به دیگران عشق بورزید. اگر دوست میخواهید، رفتار دوستانهای داشته باشید. اگر به دنبال پول هستید، ارزشسازی کنید. به همین سادگی.
اگر چیزی 3 روز یا 3 ماه یا 3 سال بعد از امروز ارزشی برای شما ندارد، وقت خود را بابت نگرانی برای آن هدر ندهید.
دوران پیری و میانسالی خود را مدیریت کنید، اما با آن مبارزه نکنید. شما میتوانید برای کرمهای صورت، جراحی پلاستیک، شامپوهای رشد مو و بوتاکس هزینه کنید اما در نهایت متوجه میشوید که در یک جنگ طاقتفرسا گیر افتادهاید. سر و صورت خود را صفا بدهید. تناسباندام خود را حفظ کنید. زشتیهای ظاهری خود را برطرف کنید اما زیبایی دوران میانسالی را بپذیرید. یک مرد یا زن سالخورده بسیار زیباتر از یک آدم برنزه با آرایش غلیظ است.
هرگز افسوس نخورید. اگر اتفاق خوبی افتاده که عالی است و اگر اتفاق بدی افتاده، تجربه و درس عبرت است.
مشغول بودن با مفید بودن فرق دارد.
زندگی به طرز باورنکردنی کوتاه است. وقتی جوان هستید فکر میکنید زمان زیادی پیش روی شماست اما باور کنید زمان خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنید میگذرد. قبل از اینکه فکر کنید بزرگ شدهاید موهای سرتان سفید خواهند شد. بچهدار میشوید و در یک چشم بر هم زدن میبینید آنها از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند. به اندازهای مکث کنید که بتوانید از تمام این لحظات لذت ببرید.
اشتباهات درسهای بزرگی به شما میدهند. هر بار که اشتباه میکنید، یک قدم به هدف نزدیکتر میشوید. تنها اشتباهی که واقعا به شما لطمه میزند این است که از ترس اشتباه کردن دست به هیچ کاری نزنید.
سلامتی شما زندگی شماست، مراقب آن باشید. معاینات پزشکی سالیانه را انجام دهید.
تغییر تنها چیز باثبات در زندگی است.
کمک کردن به دیگران است که از شما یک انسان محترم و آبرومند میسازد.
باید به دنبال خلق موقعیت باشید. فرصتها به ندرت در خانه کسی را میزنند که اصلا دنبال فرصت نیست. باید به دنبال فرصتها باشید و برای خودتان موقعیت خلق کنید. باید مبتکر باشید تا روی غلتک بیفتید و تمام درها به روی شما باز شوند.
مغزتان را فعال نگه دارید. دچار روزمرگی نشوید. دست به کارهای جدید بزنید، چیزهای جدید یاد بگیرید و در تمام ابعاد زندگی خود ایدههای تازه را کشف کنید. ذهن خودتان را به چالش بکشید. کنجکاو باشید و نسبت به دنیای پیرامون خود علاقه نشان دهید.
اگر در محل کارتان بیشتر از اینکه شما به آنها نیاز داشته باشید، آنها نیازمند شما باشند، آن وقت آدم موفقی هستید.
اینکه سعی کنید آدمی باشید که اصلا نیستید چندان خوشایند نیست. خودتان باشید. این آن چیزی است که زیباست.
ثروتمندان واقعی برای شاد بودن بهانههای کمتری لازم دارند.
توانایی شما در انتخاب یک همسر ایدهآل تاثیر بسزایی بر سلامت مالی و عاطفی شما میگذارد. به این سه درس بزرگ توجه کنید: 1) به دنبال کسی باشید که بودن در کنار او برای شما لذتبخش است و شادتان میکند. 2) طرف مقابل خود را خوب بشناسید. 3) به دنبال تفاهم و سازگاری خودتان با او– در چیزهایی غیر از زیبایی ظاهری- باشید چرا که زیبایی و جوانی زودگذرند در حالی که ذهن و قلب زیبا جاودانه میمانند.
مهم نیست چقدر پیش میروید، همیشه عدهای هستند که اصرار دارند شما دارید برای یک هدف غیرممکن تلاش میکنید. وقتی با چنین آدمهایی برخورد میکنید سعی نکنید برای آنها دلیل و منطق بیاورید. در عوض حضور آنها را فراموش کنید. آنها فقط وقت و انرژی شما را هدر میدهند.
همه ما به نوعی عجیب و غریب هستیم. اصلا خود زندگی هم عجیب و غریب است. وقتی کسی را پیدا میکنیم که از این نظر با ما همخوانی دارد، نام این پدیده را عشق میگذاریم.
"نه" گفتن به بعضی از آدمها، به شما این امکان را میدهد که به فرصتهای مناسب دیگر پاسخ مثبت بدهید.
صادقانه زندگی کردن، آرامش ذهنی و روانی شما را در پی خواهد داشت که هیچ هزینهای هم دربر ندارد. فریبکار نباشید و آدمهای دروغگو را هم تحمل نکنید.
اگر به سختی کار میکنید و از لحظه لحظه آن لذت میبرید، متوقف نشوید. دارید دست به کار بزرگی میزنید. چون هر کار سختی زمانی که روی علایق خود تمرکز کرده باشید دیگر سخت نیست.
دروغ و نیرنگ شاید شما را به اوج برساند اما شما را در اوج نگه نمیدارد. حقیقت همیشه برملا میشود و در نهایت دروغها را نابود میکند.
اینکه شما خودتان را ببخشید بسیار مهمتر و دشوارتر از این است که دیگران را وادار کنید شما را ببخشند.
سادگی اغلب یکی از فاکتورهای بزرگ موفقیت است اما ساده زیستن کار آسانی نیست.
کمتر لذتی در زندگی هست که با یک گفتوگوی خوب، مطالعه یک کتاب خوب، یک پیادهروی خوب، یک لبخند زیبا یا یک دوست خوب برابری کند.
خنده بهترین داروی رفع استرس است. گاهی به خودتان بخندید. در هر موقعیتی که قرار گرفتهاید ابعاد طنز آن را پیدا کنید.
هر اتفاقی که در زندگی رخ میدهد نه خوب است و نه بد، همه چیز به نگرش و طرز فکر شما بستگی دارد.
زمانی که وقت خود را به غصه خوردن میگذرانید، دارید از قوه تخیل خود برای خلق چیزهایی که نمیخواهید بهره می گیرید.
بلوغ بیشتر از اینکه به سن و سال مربوط باشد حاصل تحصیل و تجربه است. آدمهای 30 ساله زیادی را دیدهام که پخته هستند و 50 سالههایی هم هستند که هنوز خامند.
وقتی علاقه و مهارت در کنار هم قرار گیرند، اغلب یک شاهکار خلق میشود.
شما تنها نیستید. همه مشکل دارند، فقط بعضیها بهتر از بقیه میتوانند مشکلات خود را پنهان کنند.
دوستی و عشق واقعی از پس آزمون دوری و گذر زمان برمیآید.
هر روز صبح نیم ساعت زودتر از خواب بلند شوید تا مجبور نباشید مثل دیوانهها عجله کنید و این طرف و آن طرف بدوید. همین سی دقیقه جلوی جریمه شدن شما توسط پلیس، تاخیر یا سردرد شما را میگیرد.
جر و بحث پیش میآید. مشاجره بین دو دوست نزدیک نشانه بیاحترامی یا فقدان محبت نیست، فقط یک اختلافنظر ساده است. در واقع، علت اصلی مشاجره ما با دیگران این است که به آنها اهمیت میدهیم. به همین دلیل است که نباید زیاد هیجانزده و احساساتی شویم.
پول و مادیات تنها چیز مهم در زندگی نیست. بله باید به اندازهای پول داشته باشید که راحت زندگی کنید و کارهایی را که میخواهید انجام دهید اما جمع کردن و انباشتن پول کار خستهکنندهای است.
با آدمهای جوانتر از خودتان معاشرت کنید. ببینید یک نسل بعد از شما چه کار میکنند و چه طرز فکری دارند. با این گروه دوستی برقرار کنید تا سود ببرید و از یکدیگر چیزی بیاموزید. ادای بزرگترها را درنیاورید چون کسانی که سن و سال کمتری دارند ممکن است خیلی بیشتر از شما بدانند.
سالهایی که پشت میز مدرسه به مطالعه و یادگیری گذراندهاید در مقایسه با درسهای کوچکی که یک عمر از زندگی میگیرید هیچ است. تحصیل کرده و روی علایق خود تمرکز کنید و به دنبال آرزوهایتان بروید.
مبلغی به اندازه شش ماه درآمد خود را در یک حساب پسانداز بگذارید تا اگر بیکار شدید یا موقعیت اورژانسی پیش آمد، مجبور نشوید اضافه کاری کنید. برای هزینههای غیرمنتظره مانند تعمیر ماشین یا منزل، پول اضافی کنار بگذارید.
قهرمان واقعی کسی است که در زندگی دیگران– حتی یک نفر- تغییرات مثبت ایجاد کند.
بگذارید فرزندانتان مرتکب اشتباه شوند. اشکالی ندارد حتی اگر کمی بچگی کنند. مدام به دنبال نجات آنها نباشید. تمام جزییات زندگیشان را کنترل نکنید. تمام وقت آنها را با کلاسهای گوناگون پر نکنید. برای آنها مرز و محدودهای مشخص کنید و آسوده باشید.
هیچ کار بدون خطری وجود ندارد. انجام دادن یا ندادن هر کاری در زندگی طبیعتا با کمی خطر همراه است.
یک قدم به عقب برگردید تا یک چشمانداز کلی داشته باشید. معمولا زمانی که غصه میخوریم و غمگین میشویم، به این علت است که دورنمایی و ژرفاندیشی خود را از دست دادهایم. یک مشکل اگر در مقیاس وسیعتری قرار گیرد تقریبا هیچ به نظر میرسد.
اگر هر روز صبح با این طرز فکر از خواب بیدار شوید که امروز یک اتفاق شگفتانگیز روی خواهد داد، اغلب حق با شما خواهد بود.
کسی که چیزی برای پنهان کردن ندارد همیشه همان کسی است که به خودش افتخار میکند و آمادگی رویارویی با هر چیزی را دارد.
وقوع هر تغییری، علت خاصی دارد. با آن سازگار شوید. این کار آسانی نیست اما ارزشش را دارد.
زندگی میدهد و میگیرد. در لحظات سخت مسوولیت حل مشکلات را بر عهده بگیرید اما شاد باشید و بر امواج ناپایدار زندگی سوار شوید. مشکلی که امروز برای شما تبدیل به یک هیولا شده است، در آیندهای نه چندان دور به باد فراموشی سپرده خواهد شد.
وقتی دو نفر به جای جنگ و مجادله با یکدیگر همکاری میکنند، موفقیت این کار گروهی بسیار فراتر از آن چیزی است که هر کدام به تنهایی میتوانستند به دست آورند.
آنچه که اتفاق افتاده یا در آینده اتفاق میافتد تصمیم و انتخاب شخص شماست. پس در تمام کارهای روزمره خود مثبتاندیش باشید.
ظاهر زیبا چشم دیگران را میگیرد اما شخصیت زیبا قلب آنها را تسخیر میکند.
اگر در گذشته زندگی کنید، لحظات فوقالعادهای را که برای زندگی کردن در پیش رو دارید از دست خواهید داد.
از هر ارتباط و گفتوگوی کوچکی با دیگران به عنوان یک فرصت برای تاثیرگذاری مثبت در زندگی خودتان و آنها استفاده کنید.
زمان، بینهایت حائز اهمیت است. شما متولد میشوید و از این دنیا میروید. فاصله بین این دو را هدر ندهید.
وقتی چیزی از کنترل شما خارج است چرا به خاطر آن حرص و جوش میخورید؟ تمرکز روی آنچه که میتوانید کنترلش کنید، همان روشی است که میتواند اتفاقات خوب زندگیتان را رقم بزند.
کسب دانش نشانه رشد شما نیست. شما زمانی رشد و پیشرفت میکنید که دانستههایتان شیوه زندگیتان را تغییر دهند.
سولماز فروتن
soolmaz_forootan@hotmail.com