همگامی بی بی سی فارسی با تجزیه طلبان
شبکه تلویزیونی BBC فارسی در اقدامی مغرضانه و بدور از چارچوب های خبر رسانی
مباحثی در زمینه مسائل قومی در ایران را در صدر برنامههایش
قرار داده است .مجموعه برنامههایی که در این شبکه خبری که
علاوه بر ادعای بیطرفی و جدیت در سنجش منابع، بار سنگین "رسانه دولتی" بودن را نیز
بر دوش میکشد، نه فقط کمکی نبودند به فهم و درک بهتر این دست مسائل بلکه بدون
اغراق میتوان آنها را در راستای تلاشهایی دانست که تمامیت ارضی
ایران را به مخاطره می اندازد.
نگاهی به انتخاب افراد مصاحبه شونده که مشتمل بودند بر برخی از اعضای گروهک های اپوزیسیون و افراطی همچون پ.ک.ک، پژاک، کومله، حزب دموکرات ٬ حزب مردم بلوچستان و نیز شیوه تفسیر اخبار و مباحث مرتبط با فعالیتهای خرابکارانه آنها، همه و همه از همدلی و همسویی گردانندگان و مجریان تلویزیون فارسی بی.بی.سی با دیدگاه های افراطی کسانی داشت که با هدف تجزیه ی ایران اقداماتی را انجام داده اند ، اوج این ماجرا برنامهای بود که در آن گویی گردانندگان این شبکه خبری و مجریان آن تمامی تعارفات را کنار گذاشتند و نیت کردند که همنوایی خود را با این دست جریانات سیاسی-نظامی حتی در عنوان برنامه نیز آشکار سازند: "درگیریها در کردستان، بر سر حقوق قومی یا استقلالطلبی؛ نظرات شما".
علاوه بر عنوان برنامه که در واقع قدرت انتخاب ملت ایران را محدود به گذشتن از حق حاکمیت بر کشورش یا صرفنظر کردن از تمامیت ارضیاش میداند، بیاطلاعی اسفناک مجریان برنامه از تاریخ و تاریخچه مباحث قومی در ایران، عدم اشاره به فعالیتهای تروریستی بسیاری از این گروهها، تضادهای آشتیناپذیری که هر یک را از دیگری جدا میکند، عدم آگاهی به روابط بسیار عقب افتاده و غیر انسانیدر درون این سازمانها و دهها و صدها پرسشی که بینندگان انتظار طرح آن را از مجری داشتند؛ همه و همه به یک سوال اصلی و اساسی باز میگردد و آن اینکه چرا بخش فارسی بی.بی.سی چنین روندی را در پیش گرفتهاست؟ آیا باید آن را به حساب خط ومشی جدیدی در اتحادیه اروپا مبنی بر مقابله با حکومتهای مستقل از هر راهی و به هر قیمتی دانست؟ یا راه دوری نباید رفت و باید آن را به حساب عدم توانایی گردانندگان این شبکه خبری در پر کردن ساعتهای برنامههاشان فارغ از توانایی کارشناسانه در اجرای آن گذاشت؟ یا هر پاسخ دیگری که در طیف میان این دو قرار میگیرد.
اطلاعرسانی آن نیست که به هر گفتاری تریبون داده شود. رعایت دموکراسی در خبررسانی، هیچ منبع و فردی را از لزوم نداشتن نگاه انتقادی و تلاش نکردن برای جستجوی حقیقت تبرئه نمیکند. جالب آنکه چند صباحی بیش از رسوایی خبری روزنامه News of the World که اخلاق روزنامهنگاری را به بحثی جدی در جامعه انگلستان تبدیل کرد نمیگذرد. کنوانسیونهای جهانی نیز در این زمینه دستورالعملهای روشنی مبنی بر تقبیح خبررسانی با هدف ترویج خشونت و تشویق رویارویی را به تصویب رساندهاند.
حتی اگر ادعای استقلال کامل مدیریت بی.بی.سی فارسی را از دولت انگلیس بپذیریم، باز هم نمیتوانیم باور کنیم که افرادی که در کشوری زندگی میکنند که تا به امروز- با جدایی طلبان ایرلندی دست و پنجه نرم کرده و شاهد بوده که چگونه وجود این تفکر به نحو مستقیم و غیرمستقیم به دموکراسی لطمه وارد میآورد، چنین بیمحابا وارد بحثی در همین حوزه اما در مورد کشور دیگری شود.؟!
به هرحال و هر توجیه یا توضیحی که مدیران این شبکه برای اینکار داشته باشند، و اینکه آگاهانه یا از روی عدم آگاهی به اینکار اقدام کردهباشند، یک چیز مسلم است و آن اینکه دادن فرصتهای متعدد به برخی گروههای مسلح و طرح ایدههای تجزیهطلبانه موضوعی فراتر از اطلاعرسانی و مسئولیت حرفه ای است و در تعارض با حاکمیت ملّی و تمامیت ارضی ایران قرار دارد.
چنین وقایعی باید مورد توجه قرار گیرد زیرا وجه دیگری نیز دارد که اینبار ناظر است بر روشنفکران و فعالان سیاسی کشور به ویژه کسانی که تفکرات قوم گرایانه دارند.
در اینجا مایلم به عنوان تذکری مشفقانه مسئولیتهای مدنی و ملّی این دسته از افراد را در برابر چنین برنامههایی یادآور شوم:
الف: افرادی که به هر نحوی گرایشهای افراطی در ایران دارند باید متوجه باشند که اگر قرار است به دلیل مقابله با وضعیت موجودو وضعیت سیاسیای که در آن به سر میبرید در برابر چنین هجمه هایی به ایران و ایرانی ٬دم فرو بسته و مصلحت سیاسی روزمره را جانشین منافع ملّی کنید مسلماٌ به بیراهه رفتهاید.
جامعه ایران از فردای پیروزی انقلاب تا کنون در برابر تفکرات افراطی هزینههای زیادی پرداخته است.
ب- اکثریت ملت ایران طی سالهای پس از پایان جنگ با عراق، به روشنی راه و روشی را که برای رسیدن به آزادی و دموکراسی برگزیدهاست بارها و بارها یادآور شدهاست .
پ- منافع ملّی و صداقت سیاسی ایجاب میکند که همگی ما مسئولانه و شجاعانه، این روش و منش بی.بی.سی فارسی را -دلایل آن هر چه که باشد- به نقد بکشیم و در حد توان در این زمینه آگاهیبخشی کنیم.
نویسنده:عرفان عزیزی
23 آذر 1390 شمسی
با سلام
بنده چند وقتی است که نوشته های آقای عزیزی را دنبال می کنم ایشان دیر زمانی نیست که در ارثه مقاله نویسی در موضوعات قومی وارد شدند و به حق نوشته های مفیدی به مخاطبین خود ارائه می دهند . از نوشته های ایشان بیشتر استفاده کنید زیرا در مقالات وی غرض ورزی دیده نمی شود و سعی دارد تا با آگاهی دادن به مخاطب وی را در انتخاب درست از نادرست کمک کند.
با تشکر
این آقاى عزیزى هر وقت گفتگویى در باره اقوام مى شنود, تبدیل به سگى تیر خورده میشود که که دم خودرا گاز مى گیرد, همه شوونیستهاى فارس اینطورى هستند, کسى که مقلد یک مفت خور, ملائى دروغگو است, هیچ وقت درک رعایت حقوق دیگران را نخواهد داشت, گاو و گوسفندان ولایت قدرت تفکر ندارند. یا خود عزیزى این کامنت را نوشته یا دوستان همجنس او, باور نکنید, چگونه است که بى بى سى فارسى 24 ساعت بلندگویى ولایت فقیه است ولى بعد از 30 سال یک بار با اقوام مصاحبه 15 دقیقه اى میکند و این گاو و گوسفندان ولایت از چرا و علف خوردن باز مى ایستند و تبدیل به سگهاى هارى میشوند که هاى تجزیه, واى تجزیه طلب.
خاک بر سر این گاو گوسفندان ولایت.
آفرین بر این تیز بینی جناب عزیزی به نظرم ایشان بسیار خوب به مسائل می پردازند .موفق باشید