پهره..وبلاگ فرهنگی هنری وادبی بلوچستان

,, روزنامه پهره,, پهره روتاک,,

پهره..وبلاگ فرهنگی هنری وادبی بلوچستان

,, روزنامه پهره,, پهره روتاک,,

عشق عمومی از زنده یاد احمد شاملو

اشک رازی‌ست
لبخند رازی‌ست
عشق رازی‌ست
اشک ِ آن شب لبخند ِ عشق‌ام بود.

 

قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی

صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…

من درد مشترکم
مرا فریاد کن 

 


درخت با جنگل سخن می گوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو
سخن می گویم


نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده


من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها
سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست


در خلوتِ روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان،

و در گورستان تاریک با تو خوانده ام
زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال
عاشق ترینِ زندگان بوده اند

دست ات را به من بده
دست‌های ِ تو با من آشناست

ای دیریافته با تو سخن می‌گویم


به‌سان ِ ابر که با توفان
به‌سان ِ علف که با صحرا
به‌سان ِ باران که با دریا
به‌سان ِ پرنده که با بهار
به‌سان ِ درخت که با جنگل
سخن می‌گوید

زیرا که من
ریشه‌های ِ تو را دریافته‌ام
زیرا که صدای ِ من

با صدای ِ تو آشناست 

 

eshghe omomi کلیپ زیبا : عشق عمومی - احمد شاملو


نظرات 1 + ارسال نظر
ج الف پنج‌شنبه 24 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:44 ب.ظ

زنده باشید خسرو جان -واقعا جالب بود.
یا
ما باید دوست بداریم آنانی را که در خلوت تاریکی با ما گریسته اند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد