صدیق حسین زاده
در طی هفته گذشته بحث خوبی با عنوان « ما اول ایرانی هستیم و یا بلوچ» در میان وب نویسان بلوچ صورت گرفت ، وبلاگ روزدآ که شروع کننده این بحث جالب بود در ابتدای سخن به بیان خاطرات سفر خود به کلان شهرهای کشور و نحوه برخورد مردم آنجا با لباس بلوچی و عدم شناخت کافی مردم سایر کشور با قوم بلوچ پرداخته و به آنان اینگونه پاسخ داده که « ما اول ایرانی هستیم و بعد بلوچ»
یاسر کرد ، مدیر وبلاگ مرز ارتباط هم به این مبحث مطرح شده توسط وبلاگ روزدرآ واکنش نشان داده و به نوعی در پی تکمیل مطالب بیان شده برآمده ، یاسر کرد در وبلاگ خود نوشته « واقعیت این است هویت ما ایرانیها در حال حاضر از سه منبع مهم تغذیعه می کند.: 1- ایرانیت 2- اسلام 3- غرب. و همه ما با وزن دهی بیشتر و کمتر بر این سه مولفه هویت مان را در دنیای امروز جستجو می کنیم. در جایی آنچنان غلیظ مسلمانیم که حتی متوجه نیستیم که کنیه هایی که با آن خود را معرفی می کنیم عربی هستند نه اسلامی ( ابوعمار و یا ام یحیی) !!
و در جایی دیگر تیغ می زنیم بر هر چه اسلامیت و مسلمانیت و خود را ایرانی معرفی می کنیم و گردنبند با نوشته پندار نیک ، گفتار نیک و رفتار نیک حضرت زرتشت را بر گردن می آویزیم . تا شاهدی باشد بر ایرانی بودنمان. درجایی دیگر وقتی عظمت و پیشرفت غرب را می بینیم و می بینیم که بر خلاف ادعاهای بعضی ها هیچ سهمی در تمدن جدید نداریم دچار عقده می شویم و یکسره چوب رد می زنیم بر هرچه سنت و اسلامیت و ایرانیت. از طرف دیگر ما در یک قومیت متولد شدیم با شناسه های فرهنگی و هویت متفاوت با کشور. هر چه سالهاست که قسم می خوریم که ایرانی هستیم. از زبان و فرهنگ شاهد می آوریم نمی پذیرند با افغانی و پاکستانی اشتباهمان می گیرند آنچنان برآشفته می شویم که خیلی از ماها حس مر کز گریزشان اوج می گیرد.»
سخنان این عزیزان از این جهت اهمیت دارد که می بینیم هنوز در میان بعضی از مردم بلوچ خودباوری ملی شکل نگرفته و گاهی خود را در میان هویت ملی و قومی و حتی مذهبی سردرگم می بینند ، اما به عقیده من مشکل از آنجا شروع می شود که ما هنوز معیاری برای هویت خود تعریف نکرده ایم.
هویت را در چه می دانیم در پوشش ، زبان ، نژاد ، مذهب و یا باورهای عامیانه یا مجموعه آنها ، اگر بگوئیم پوشش و بعد نگاهی به جهان اطرافامان بیندازیم می بینیم که اکثر مردم دنیا و حتی اکثر مردم کشورمان از یک نوع پوشش با عنوان بین المللی شناخته شده استفاده می کنند ، به عنوان مثال مردم ژاپن همان لباسی را می پوشند که مردم اروپا و آمریکا می پوشند و یا همین لباس مردان بلوچ در بیش از هفت کشور مورد استفاده قرار می گیرد ولی این دلیلی بر از بین رفتن هویتشان نشده و هنوز در دنیا ژاپنی ، ژاپنی است و اروپایی ، اروپایی و در مورد پاکستانی و افغانی هم این موضوع کاملا" صدق می کند ، ذهنیتی که در میان مردم بلوچ رواج پیدا کرده این است که حتما" خود را با پوشش لباس بلوچی و لنگ بر سر به دیگر ملل معرفی کنیم و لباس را پرچم خود قرار دهیم تا بوسیله لباس ما را بشناسند ، این بحثی است که وبلاگ روزدرآ هم مطرح کرده بود و از دیگر مردم کشور گله کرده بود که چرا ما را نمی شناسند در حالی که من به آنان حق می دهم که لباس محلی ما را با لباس مردم کشورهای افغانستان و پاکستان اشتباه بگیرند چون این لباس متعلق به آنان هم هست و خود را با همین لباس به مردم دنیا معرفی کرده اند.
اگر بگوییم هویت ما زبان است ، می بینیم در بسیاری از کشورها نظیر هند و آمریکا زبان های بسیاری مورد استفاده قرار می گیرد ولی دنیا همه مردم آن کشورها را با عنوان هندی و آمریکایی می شناسند ، همانطور که می دانید ساکنین اصلی کشور آمریکا سرخپوستان بودند و بعد از کشف قاره آمریکا بود که مردمانی از دیگر کشورها به آنجا مهاجرت کردند و امروز همه نژادهای ساکن در آمریکا از چینی و ژاپنی گرفته تا سرخپوست و انگلیسی زیر یک پرچم می ایستند و هویتی آمریکایی پیدا کرده اند. و یا اگر هم مذهب یا قوم را به عنوان هویت خود انتخاب کنیم می بینم کشورهایی نظیر کشور هند پیروان بیشترین ادیان با قومیت های مختلف را در خود جای داده اند و این دلیل نمی شود که هر کدام بر هویتی جداگانه تاکید کنند.
می بینیم که در بسیاری از کشورها ادیان ، قومیت ها و زبان های گوناگانی وجود دارند ولی علی رغم این تفاوت ها هویت و خودباوری ملی هم وجود دارد که توانسته اند به درجه ای بالا از توسعه برسند ، اگر ترکها و یا کردها را اکثر مردم کشور بهتر از بلوچها می شناسند ، دلیلش این است که آنان تلاش کرده اند تا خود را در کشور معرفی کنند به طوری کردها لباس خود را به عنوان لباس راحتی معرفی و عرضه می کنند و یا اگر ترکها در سیاست کلان کشور نقشی مهم بر عهده دارند دلیل آن سابقه طولانی فعالیت سیاسی آنان است و بزرگانی که در طول تاریخ هم برای کشور جانفشانی کرده اند و هم در کنار هویت قومی از هویت ملی به شدت دفاع کرده اند.
من عقیده دارم همانطور که هویت های قومی می توانند به غنای هویت ملی کمک کنند هویت ملی هم می تواند برای معرفی هویت قومی بسیار موثر باشد، در اینکه قوم بلوچ هویت ملی را با جان و دل پذیرفته جای هیچ شک و تردیدی نیست و حتی این غرور ملی را می توان در یک بازی ورزشی دید ، همانطور که فارس تهرانی از موفقیت تیم والیبال کشورمان در بازی های جام جهانی شادمان می شد یک بلوچ هم با گرفتن هر امتیاز از حریف به آسمان می پرید و با دادن امتیاز غمگین و ناراحت می شد. سخن پایانی من با قوم بلوچ است که در اول باید ایرانی بودن را باور داشته باشید و اگر کسی خواست در ایرانی بودن شما تردید کند آنقدر بلند ایران را فریاد بکشید تا جای تردیدی باقی نماند.
میگوئید انقدر بلند ایران را فریاد بکشید تاجای تردید باقی نماند خق با شما است . چون درد بلوچ را حس نمیکنید ودر رفع تبعضی وظلم مضاعفی که بر قوم بلوچ وارد شده و میشود قدمی وقلمی بر نمیدارید فقط تبلیغ وطن پرستی رامیکنید دلسوزان ایران بدانید واگاه باشید بلوچ بیدار شده ومیداند با خلوا خلوا گفتن دهن شیرین نمیشود در عمل ثابت کن که ما ایرانی هستیم تا بگوئیم اول ما ایرانی هستیم وبعد ؟؟؟؟